6
12.7K
12 مرداد 1391 20:52
سفر به سرزمین کوههای بلند و چشم اندازهای بیکران سرزمین چشمان بودا ، رنگ ها ، معابد پیچیده در نقش ماندلا نپال کشوری است واقع در جنوب آسیا و شمال شرق هند ، این کشور مابین چین و هند قرار دارد جمعیت کل این کشور ۲۷ میلیون
سلام سفر من از زمانی شروع میشه که بندرعباس را به مقصد تهران ترک کردم .پس از رسیدن به فرودگاه مهراباد به سمت فرودگاه امام خمینی حرکت کردم تا از اونجا به ورشو پایتخت لهستان و مرکز بازیهای یورو 2012 سفر کنم . این اولین
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی هند کشور هفتاد و دو مذهب سفر مورد نظر ما تور مثلث طلایی هند (دهلی – آگرا و جیپور) به مدت 7 شب و 8 روز بود . سه شنبه 26 اردیبهشت1391 دهلی ساعت 6:00 صبح به همراه خانواده با هواپیمایی
مقدمه : کشور ترکیه توسط دریای سیاه در شمال، دریای مدیترانه در جنوب، دریای اژه در غرب و دریای مرمره در شمال غرب احاطه شده است . این کشور دارای شهرها و بنادر مهمی از جمله : آنکارا (پایتخت)، استانبول، بورسا، ارزروم، قونیه، آنتالیا، اورفا، وان،
درتاریخ24/4/90 تصمیم گرفتیم به همراه همسر، دو پسرم وخواهرم و خانواده برادرم، با یکی از کشتی های کروز سفری به یونان داشته باشیم. برادرم که درایتالیا زندگی می کند یکی از این کشتی ها را برای ما رزرو کرد. بنابراین قرار شد پس از ورود
خاطرات سفر به روسیه: من عاشق جهانگردی هستم تا کنون از 23 کشور دیدن کرده ام.نکته جالب در مسافرتم به روسیه پدیده شبهای سفید (نقره ای) بود که عمدتا در 11 جون تا2 جولای این پدیده در سنت پیترز بورگ بخصوص در هوای صاف بهتر
26/12/84 جمعه (روز اول) صبح ساعت 10/6 دقیقه به وقت تهران از فرودگاه مهر آباد به سمت بمبئی حرکت کردیم.اختلاف ساعت ایران با بمبئی 2 ساعت بود (بمبئی 2 ساعت از ما جلو تر بود). بعد از خروج از فرودگاه برای پیدا کردن هتل کلی معطل
بالی بهشت روی زمین یا بالی بهشت شرقی و یا به تعبیر سایت معروف Tripadvisor بالی یکی از 10 جزیره ای است که در طول زندگی باید انرا دید لذا من و دوستم مصمم یه دیدار از این جزیره شدیم. از انجا که پرواز مسقیمی
سلام به همه دوستانی که این سفرنامه رو میخونن. قصد دارم در این سفرنامه مختصر شرحی از سفر به کشوری که الحق به موزه طبیعی معروف است را بنویسم. تابستان سال 1390 درحالی که قصد داشتم برای سفر به روسیه آژانس های مختلف رو چک کنم
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن | ترک من خراب شبگرد مبتلا کن چهارشنبه 14 دسامبر 2011 مصادف با 23/09/1390 می رسیم به کعبه العشاق. می رسیم به قونیه. شهری مذهبی که در مرکز کشور ترکیه و در شمال آنتالیا و جنوب آنکارا واقع
با سلام این سفرنامه مربوط به اسفند ماه سال 90 هست که با چند تا از دوستان همکارم تصمیم به سفر به آلمان و در کنار اون بازدید از نمایشگاه سبیت 2012 گرفتیم سفرنامه رو از گرفتن ویزا شروع میکنم که حسابی اذیت شدم بعد
بهمون اعلام شده بود که ساعت 23:30 پنجشنبه 26/12/89 مقابل دفتر آژانس مسافرتی مربوطه باشیم، وقتی با 10 دقیقه تاخیر رسیدم حدود 25 نفر از 38 مسافر اتوبوس اونجا بودند تا ساعت 00:15 که یه نفر اومد و در آژانس رو باز کرد بعد از
ااز دیرباز همیشه انسانها در حال سفر بوده اند و مقوله سفر، شاید یکی از ارکان اصلی در طی مسیر زندگی هر شخصی باشد. عناوینی مانند سفر، هجرت، کوچ و ... شاید در ظاهر امر، به معنای جابجایی از نقطه ای به نقطه ای دیگر
سفر ما به پاریس در ساعت پنج صبح چهارشنبه سوم فروردین ماه 1390 با قطار از لندن به سمت پاریس آغاز شد.بنا بر ویزای ده روز شینگنی که داشتیم،تصمیم گرفته بودیم که پاریس و اگر هم زمان اجازه داد، یک کشور اروپایی دیگر را ببینیم.
سفرم دقیقا از همون لحظه ای که از خونه اومدم بیرون و سوار آژانس فرودگاه امام خمینی شدم شروع شد. با سرعت به سمت فرودگاه میرفتیم و من کاتالوگی که آژانس مسافرتیم بهم داده بود و شامل مکانهای دیدنی و کلمه های مورد استفاده به
سفر مکانها را برای ما تازه میکند ، بعد از هر سفر به همه چیز با تعمق بیشتری نگاه میکنی و بعدأ می فهمی اهمیت همسفر به اندازه خود سفر است ، ودر سفرهای گروهی کوله بار تجربه ات پربارتر میشود تور مثلث طلایی هند
یکی از نعمتهای بزرگی که خدا به ما ایرانی ها داده جزیره کیش هست .کیش یه جزیره مرجانی هست که دوروبرش آبه ! در این جزیره هر صنفی مکان مخصوص به خودش رو داره مثلا بانکها همه یک قسمت ، اداره جات ، بازارها ،هتلها
سه شنبه ۸۹/۱۲/۱۷ ما راهی جزیره ی زیبای کیش شدیم پرواز بوئینگ ۷۰۷ هواپیمایی ساها بود که اگر از تاخیر حدودا ۲ ساعته ی پرواز رفت و غذای بی مزه اش صرف نظر کنیم پرواز بدی نبود. ما با تاخیر ساعت 7 شب پرواز کردیم و8:30
باز هم ترابزون، شهری ساحلی و زیبا در شمال شرق ترکیه که سالیانه میزبان هزاران هزار توریست از اقصا نقاط دنیا مخصوصا هموطنان خودمان هست و خواهد بود. این بار سفر ما به ترابزون یک تفاوت اساسی با سفر قبلی داشت و آن این بود که
با اینکه استانبول سومین مقصد سفر خارجی من بود ولی قبل از سفر اضطرابی داشتم که در سفر های قبلی اصلا تجربه نکرده بودم. علت اون هم یکی تصور داشتن امینیت پایین و دزدی در ترکیه و عدم تسط مردم به زبان انگلیسی بود. ولی
سلام خدمت لست سکندیهای عزیز، امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمکی دربه شما کرده باشم. طبق معمول با آمدن فصل بهار هوای سفر به سرم زد. نسیم بهاری و بوی گل ها آنچنان خاطرات سفر رو تو ذهنم مرور می کنه که نمی تونم
بخش اول: ایده سفر به عنوان یک علاقه مند به مدیتیشن ، کتابهای مختلفی در این زمینه خونده بودم و آموزشهایی رو به صورت آنلاین دیده بودم. گاهی که کلیپهای آموزشی مدیتیشن رو از هند میدیدم با خودم فکر میکردم چقدر خوب بود که من هم
آغاز سخن بنام یگانه هستی بخش زندگی خود سفر است و سفرزندگی در مقیاس کوچک سفر هیجان انگیز است وسفرخارجی به مقاصد جدید یکی از هیجان انگیز ترین لحضات زندگی است که هر روز آن با دیدنی ها و تجربیات جدید همراه است شوق دیدن مکانهای جدید، مردم
مقدمه توی پاتاگونیای آرژانتینم، روی تختهسنگی لب دریاچه نیمهمنجمدِ لاگونا تورِه. به پیمایش هجده کیلومتری امروز فکر میکنم و همزمان با لذت گاز گندهای میزنم به ساندویچ ژامبون و پنیرِ بیحالی که شب قبل درست کردم و در شرایط عادی به لعنت خدا هم نمیرزه. سردمه،
سلام به همه دوستان لست سکندی عزیز،راستش امروز که اومدم سفرنامه خودمو بنویسم به این خاطر بود که خوندن سفرنامه خیلی از دوستان بهم خیلی کمک کرد تا بتونم شناخت نسبی و اطلاعات خوبی در مورد سفر به استانبول به دست بیارم و ازش استفاده
یک لیوان شکلات داغ درست کنید و آهنگ میلیون گل سرخ (Milion Alux Roz) اثر خانم Alla Pugacheva را پخش کنید. حالا می توانید سفرنامه را شروع کنید. سفر ما به روسیه قرار بود برای تعطیلات شهریور باشد که با پرواز ماهان و سفر بین
امیدوار بوَد آدمى به خیر کسان مرا به خیر ِتو امید نیست، شر مرسان جو فرودگاه کیش به شدت متشنج بود، صدای داد و فریاد و جیغ مسافران به هوا رفته و طبق معمول، هیچ فرد پاسخگویی حضور نداشت! هر کدام از ما مسافران مشکلات و برنامههای
سال 1401 قصد کرده بودم اصفهان و شیراز را به پسر 8 ساله ام نشان بدهم. اصفهان را اردیبهشت ماه رفته بودیم و شیراز را گذاشته بودیم برای نیمه دوم سال. با بررسی هایی که کرده بودم و تجربیات قبلی، اواخر اسفند ماه زمان مناسبی
و اما هند... از وقتی یادم میاد دلم میخواسته هند رو ببینم.اصلا اون زاهدان و چابهار و جزیره هرمز و بندرعباس رو رفتم که یه تجربه نزدیک به هند داشته باشم.برنامه ریزی اولیه اش برمیگرده به سال نودوهفت اما با اومدن کرونا و بعد از اون
با صدای بلند اصابت چرخ هواپیما به زمین از خواب شیرین پریدم، چند لحظه بعد ساک به دست جلوی مرد سفید پوش که مهر ورود می زد صف کشیدیم او مودبانه پرسید برای چه منظوری به اینجا آمده اید با شنیدن کلمه (تعطیلات) لبخند آرامبخشی
اصفهان نیمی از جهان گفتند نیمی از وصف اصفهان گفتند شور و شوق سفر درونم جریان یافته بود و همچون چشمه ای دوباره جان گرفته در حال جوشش بود؛ این به معنی شروع ماجراجویی دوباره ای برای من بود. مقصد از قبل
سلام رفقای سفربرو، اوایل آبان بود که به فکر سفر دبی افتادم همه چیز هم از دیدن یه ویدیو آتیش بازی سال نو 2023 برج خلیفه تو اینستاگرام شروع شد، مشتاق شدم حتما ازنزدیک ببینم، قبل از سفر، دبی از نظر من یه شهر مصنوعی
همیشه یک کشش و علاقهای برای نوشتن سفرنامه در من بوده و هست، مخصوصاً روزها و هفتههای اول بعدِ برگشتن از سفر، منتها مثل اغلب تصمیمهام! در درون ذهنم خاک میخورد، ولی این بار میخوام توصیههای ذهن اهمال کارم را نشنیده بگیرم و سفرنامه گرجستان
خرداد ماه 1402 است و هوا نسبتا گرم. دمای هوای تونس را چک میکنم که چند درجه ای از تهران خنک تر است! با خودم میگویم آفریقا مگر نباید گرم باشد؟! با تردید یکی دوتا سوئیشرت در چمدان جا میدهم. چند ماه قبل، اولین بار
رویای یک سفر زمینی و ماجراجویانه با ماشین شخصی به کشور ترکیه، چند سالی بود که در ذهن من وجود داشت که سرانجام در خرداد ماه 1402 این رویا به حقیقت پیوست. من تجربه سفر زمینی به گرجستان را داشتم که با ماشین شخصی همراه
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و عاشقان سفر، به خصوص کاربرای عزیز سایت لست سکند... الان که دارم اولین کلمات و جملات را به عنوان سفرنامه یادداشت می کنم برام باور کردنی نیست که آخرش به آرزوم رسیدم و این سفر رو با همسرم
دورترین سفرها از نخستین گام ها شروع می شود. { کنفسیوس}. فرانسه قهوه هایش معروف است و هندوستان عاشقانه هایش ! همین است که همه چیز از یک قرار ساده شروع میشود ! در کافه پاریس حوالی گاندی ! ▪️شعر از مصطفی تجلی زمستان 1401 بود و
دیباچه: گویند پیش از ازل تنها بود... نه آسمانی ، نه زمینی ، نه چرخی ، نه موجودی ... هیچ ...، هیچ... ،هیچ ... جز خودش... بر خویش نگریست. ناگاه برق جادوی جمالش، از کمند تیغ غیرت جلالش گریخت... عاشق شد و عشق آتش بر خرمن هیچ زد... از شراره آتش عشق،
باز هم ترابزون، شهری ساحلی و زیبا در شمال شرق ترکیه که سالیانه میزبان هزاران هزار توریست از اقصا نقاط دنیا مخصوصا هموطنان خودمان هست و خواهد بود. این بار سفر ما به ترابزون یک تفاوت اساسی با سفر قبلی داشت و آن این بود که
با اینکه استانبول سومین مقصد سفر خارجی من بود ولی قبل از سفر اضطرابی داشتم که در سفر های قبلی اصلا تجربه نکرده بودم. علت اون هم یکی تصور داشتن امینیت پایین و دزدی در ترکیه و عدم تسط مردم به زبان انگلیسی بود. ولی
سلام خدمت لست سکندیهای عزیز، امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمکی دربه شما کرده باشم. طبق معمول با آمدن فصل بهار هوای سفر به سرم زد. نسیم بهاری و بوی گل ها آنچنان خاطرات سفر رو تو ذهنم مرور می کنه که نمی تونم
بخش اول: ایده سفر به عنوان یک علاقه مند به مدیتیشن ، کتابهای مختلفی در این زمینه خونده بودم و آموزشهایی رو به صورت آنلاین دیده بودم. گاهی که کلیپهای آموزشی مدیتیشن رو از هند میدیدم با خودم فکر میکردم چقدر خوب بود که من هم
آغاز سخن بنام یگانه هستی بخش زندگی خود سفر است و سفرزندگی در مقیاس کوچک سفر هیجان انگیز است وسفرخارجی به مقاصد جدید یکی از هیجان انگیز ترین لحضات زندگی است که هر روز آن با دیدنی ها و تجربیات جدید همراه است شوق دیدن مکانهای جدید، مردم
مقدمه توی پاتاگونیای آرژانتینم، روی تختهسنگی لب دریاچه نیمهمنجمدِ لاگونا تورِه. به پیمایش هجده کیلومتری امروز فکر میکنم و همزمان با لذت گاز گندهای میزنم به ساندویچ ژامبون و پنیرِ بیحالی که شب قبل درست کردم و در شرایط عادی به لعنت خدا هم نمیرزه. سردمه،
سلام به همه دوستان لست سکندی عزیز،راستش امروز که اومدم سفرنامه خودمو بنویسم به این خاطر بود که خوندن سفرنامه خیلی از دوستان بهم خیلی کمک کرد تا بتونم شناخت نسبی و اطلاعات خوبی در مورد سفر به استانبول به دست بیارم و ازش استفاده
یک لیوان شکلات داغ درست کنید و آهنگ میلیون گل سرخ (Milion Alux Roz) اثر خانم Alla Pugacheva را پخش کنید. حالا می توانید سفرنامه را شروع کنید. سفر ما به روسیه قرار بود برای تعطیلات شهریور باشد که با پرواز ماهان و سفر بین
امیدوار بوَد آدمى به خیر کسان مرا به خیر ِتو امید نیست، شر مرسان جو فرودگاه کیش به شدت متشنج بود، صدای داد و فریاد و جیغ مسافران به هوا رفته و طبق معمول، هیچ فرد پاسخگویی حضور نداشت! هر کدام از ما مسافران مشکلات و برنامههای
سال 1401 قصد کرده بودم اصفهان و شیراز را به پسر 8 ساله ام نشان بدهم. اصفهان را اردیبهشت ماه رفته بودیم و شیراز را گذاشته بودیم برای نیمه دوم سال. با بررسی هایی که کرده بودم و تجربیات قبلی، اواخر اسفند ماه زمان مناسبی
و اما هند... از وقتی یادم میاد دلم میخواسته هند رو ببینم.اصلا اون زاهدان و چابهار و جزیره هرمز و بندرعباس رو رفتم که یه تجربه نزدیک به هند داشته باشم.برنامه ریزی اولیه اش برمیگرده به سال نودوهفت اما با اومدن کرونا و بعد از اون
با صدای بلند اصابت چرخ هواپیما به زمین از خواب شیرین پریدم، چند لحظه بعد ساک به دست جلوی مرد سفید پوش که مهر ورود می زد صف کشیدیم او مودبانه پرسید برای چه منظوری به اینجا آمده اید با شنیدن کلمه (تعطیلات) لبخند آرامبخشی
اصفهان نیمی از جهان گفتند نیمی از وصف اصفهان گفتند شور و شوق سفر درونم جریان یافته بود و همچون چشمه ای دوباره جان گرفته در حال جوشش بود؛ این به معنی شروع ماجراجویی دوباره ای برای من بود. مقصد از قبل
سلام رفقای سفربرو، اوایل آبان بود که به فکر سفر دبی افتادم همه چیز هم از دیدن یه ویدیو آتیش بازی سال نو 2023 برج خلیفه تو اینستاگرام شروع شد، مشتاق شدم حتما ازنزدیک ببینم، قبل از سفر، دبی از نظر من یه شهر مصنوعی
همیشه یک کشش و علاقهای برای نوشتن سفرنامه در من بوده و هست، مخصوصاً روزها و هفتههای اول بعدِ برگشتن از سفر، منتها مثل اغلب تصمیمهام! در درون ذهنم خاک میخورد، ولی این بار میخوام توصیههای ذهن اهمال کارم را نشنیده بگیرم و سفرنامه گرجستان
خرداد ماه 1402 است و هوا نسبتا گرم. دمای هوای تونس را چک میکنم که چند درجه ای از تهران خنک تر است! با خودم میگویم آفریقا مگر نباید گرم باشد؟! با تردید یکی دوتا سوئیشرت در چمدان جا میدهم. چند ماه قبل، اولین بار
رویای یک سفر زمینی و ماجراجویانه با ماشین شخصی به کشور ترکیه، چند سالی بود که در ذهن من وجود داشت که سرانجام در خرداد ماه 1402 این رویا به حقیقت پیوست. من تجربه سفر زمینی به گرجستان را داشتم که با ماشین شخصی همراه
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و عاشقان سفر، به خصوص کاربرای عزیز سایت لست سکند... الان که دارم اولین کلمات و جملات را به عنوان سفرنامه یادداشت می کنم برام باور کردنی نیست که آخرش به آرزوم رسیدم و این سفر رو با همسرم
دورترین سفرها از نخستین گام ها شروع می شود. { کنفسیوس}. فرانسه قهوه هایش معروف است و هندوستان عاشقانه هایش ! همین است که همه چیز از یک قرار ساده شروع میشود ! در کافه پاریس حوالی گاندی ! ▪️شعر از مصطفی تجلی زمستان 1401 بود و
دیباچه: گویند پیش از ازل تنها بود... نه آسمانی ، نه زمینی ، نه چرخی ، نه موجودی ... هیچ ...، هیچ... ،هیچ ... جز خودش... بر خویش نگریست. ناگاه برق جادوی جمالش، از کمند تیغ غیرت جلالش گریخت... عاشق شد و عشق آتش بر خرمن هیچ زد... از شراره آتش عشق،
باز هم ترابزون، شهری ساحلی و زیبا در شمال شرق ترکیه که سالیانه میزبان هزاران هزار توریست از اقصا نقاط دنیا مخصوصا هموطنان خودمان هست و خواهد بود. این بار سفر ما به ترابزون یک تفاوت اساسی با سفر قبلی داشت و آن این بود که
با اینکه استانبول سومین مقصد سفر خارجی من بود ولی قبل از سفر اضطرابی داشتم که در سفر های قبلی اصلا تجربه نکرده بودم. علت اون هم یکی تصور داشتن امینیت پایین و دزدی در ترکیه و عدم تسط مردم به زبان انگلیسی بود. ولی
سلام خدمت لست سکندیهای عزیز، امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمکی دربه شما کرده باشم. طبق معمول با آمدن فصل بهار هوای سفر به سرم زد. نسیم بهاری و بوی گل ها آنچنان خاطرات سفر رو تو ذهنم مرور می کنه که نمی تونم
بخش اول: ایده سفر به عنوان یک علاقه مند به مدیتیشن ، کتابهای مختلفی در این زمینه خونده بودم و آموزشهایی رو به صورت آنلاین دیده بودم. گاهی که کلیپهای آموزشی مدیتیشن رو از هند میدیدم با خودم فکر میکردم چقدر خوب بود که من هم
آغاز سخن بنام یگانه هستی بخش زندگی خود سفر است و سفرزندگی در مقیاس کوچک سفر هیجان انگیز است وسفرخارجی به مقاصد جدید یکی از هیجان انگیز ترین لحضات زندگی است که هر روز آن با دیدنی ها و تجربیات جدید همراه است شوق دیدن مکانهای جدید، مردم
مقدمه توی پاتاگونیای آرژانتینم، روی تختهسنگی لب دریاچه نیمهمنجمدِ لاگونا تورِه. به پیمایش هجده کیلومتری امروز فکر میکنم و همزمان با لذت گاز گندهای میزنم به ساندویچ ژامبون و پنیرِ بیحالی که شب قبل درست کردم و در شرایط عادی به لعنت خدا هم نمیرزه. سردمه،
سلام به همه دوستان لست سکندی عزیز،راستش امروز که اومدم سفرنامه خودمو بنویسم به این خاطر بود که خوندن سفرنامه خیلی از دوستان بهم خیلی کمک کرد تا بتونم شناخت نسبی و اطلاعات خوبی در مورد سفر به استانبول به دست بیارم و ازش استفاده
یک لیوان شکلات داغ درست کنید و آهنگ میلیون گل سرخ (Milion Alux Roz) اثر خانم Alla Pugacheva را پخش کنید. حالا می توانید سفرنامه را شروع کنید. سفر ما به روسیه قرار بود برای تعطیلات شهریور باشد که با پرواز ماهان و سفر بین
امیدوار بوَد آدمى به خیر کسان مرا به خیر ِتو امید نیست، شر مرسان جو فرودگاه کیش به شدت متشنج بود، صدای داد و فریاد و جیغ مسافران به هوا رفته و طبق معمول، هیچ فرد پاسخگویی حضور نداشت! هر کدام از ما مسافران مشکلات و برنامههای
سال 1401 قصد کرده بودم اصفهان و شیراز را به پسر 8 ساله ام نشان بدهم. اصفهان را اردیبهشت ماه رفته بودیم و شیراز را گذاشته بودیم برای نیمه دوم سال. با بررسی هایی که کرده بودم و تجربیات قبلی، اواخر اسفند ماه زمان مناسبی
و اما هند... از وقتی یادم میاد دلم میخواسته هند رو ببینم.اصلا اون زاهدان و چابهار و جزیره هرمز و بندرعباس رو رفتم که یه تجربه نزدیک به هند داشته باشم.برنامه ریزی اولیه اش برمیگرده به سال نودوهفت اما با اومدن کرونا و بعد از اون
با صدای بلند اصابت چرخ هواپیما به زمین از خواب شیرین پریدم، چند لحظه بعد ساک به دست جلوی مرد سفید پوش که مهر ورود می زد صف کشیدیم او مودبانه پرسید برای چه منظوری به اینجا آمده اید با شنیدن کلمه (تعطیلات) لبخند آرامبخشی
اصفهان نیمی از جهان گفتند نیمی از وصف اصفهان گفتند شور و شوق سفر درونم جریان یافته بود و همچون چشمه ای دوباره جان گرفته در حال جوشش بود؛ این به معنی شروع ماجراجویی دوباره ای برای من بود. مقصد از قبل
سلام رفقای سفربرو، اوایل آبان بود که به فکر سفر دبی افتادم همه چیز هم از دیدن یه ویدیو آتیش بازی سال نو 2023 برج خلیفه تو اینستاگرام شروع شد، مشتاق شدم حتما ازنزدیک ببینم، قبل از سفر، دبی از نظر من یه شهر مصنوعی
همیشه یک کشش و علاقهای برای نوشتن سفرنامه در من بوده و هست، مخصوصاً روزها و هفتههای اول بعدِ برگشتن از سفر، منتها مثل اغلب تصمیمهام! در درون ذهنم خاک میخورد، ولی این بار میخوام توصیههای ذهن اهمال کارم را نشنیده بگیرم و سفرنامه گرجستان
خرداد ماه 1402 است و هوا نسبتا گرم. دمای هوای تونس را چک میکنم که چند درجه ای از تهران خنک تر است! با خودم میگویم آفریقا مگر نباید گرم باشد؟! با تردید یکی دوتا سوئیشرت در چمدان جا میدهم. چند ماه قبل، اولین بار
رویای یک سفر زمینی و ماجراجویانه با ماشین شخصی به کشور ترکیه، چند سالی بود که در ذهن من وجود داشت که سرانجام در خرداد ماه 1402 این رویا به حقیقت پیوست. من تجربه سفر زمینی به گرجستان را داشتم که با ماشین شخصی همراه
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و عاشقان سفر، به خصوص کاربرای عزیز سایت لست سکند... الان که دارم اولین کلمات و جملات را به عنوان سفرنامه یادداشت می کنم برام باور کردنی نیست که آخرش به آرزوم رسیدم و این سفر رو با همسرم
دورترین سفرها از نخستین گام ها شروع می شود. { کنفسیوس}. فرانسه قهوه هایش معروف است و هندوستان عاشقانه هایش ! همین است که همه چیز از یک قرار ساده شروع میشود ! در کافه پاریس حوالی گاندی ! ▪️شعر از مصطفی تجلی زمستان 1401 بود و
دیباچه: گویند پیش از ازل تنها بود... نه آسمانی ، نه زمینی ، نه چرخی ، نه موجودی ... هیچ ...، هیچ... ،هیچ ... جز خودش... بر خویش نگریست. ناگاه برق جادوی جمالش، از کمند تیغ غیرت جلالش گریخت... عاشق شد و عشق آتش بر خرمن هیچ زد... از شراره آتش عشق،